برادر زمانی که دو خواهر گربه های خود را به او دادند عید شد. قیافه اش حماسی بود. دختر آسیایی برای سال جدید چنان هدیه بزرگی به او داد که معلوم است که برادر انتظارش را نداشت. دختر آسیایی تصمیم گرفت تا گربه را از دم نکشد و تا زمانی که فرصتی برای استفاده از آن وجود داشت، بلافاصله دست به کار شد. سه نفری موفقیت آمیز بود، تقدیر فقط از بیدمشک خواهرش بیرون ریخت.
یک خانه دار در خانه باید بتواند همه کارها را انجام دهد. پسر صاحب تصمیم گرفت که او نیز اسپرم را از کیسه بیضه خود بمکد. هر چقدر زن بالغ سعی کرد به او توضیح دهد که این جزو وظایف او نیست، همه چیز بی فایده بود. خوب، چون شرایط چنین بود و برای حفظ رابطه اش با اربابانش، حاضر شد این کار را هم انجام دهد. و به نظر می رسد که او راضی بود - بدون اینکه آن را از شکاف خود خارج کند، پایان داد.